شاید شما فکر کنید اگر یک نفر را باید ببخشید به طور کامل باید احساسات مثبت جای احساسات منفی را بگیرد.
و یا آنکه گذشت کردن و بخشش باید ۱۰۰ درصد اتفاق بیفتد. یا اینکه اگر گذشت کنید یعنی از حقوق خودتان باید بگذرید و باید حتما آسیب وارده را فراموش کنید تا بتوانید گذشت کنید.
اما دوستان! گذشت کردن یک فرایند آهسته و مداوم است که دقیقاً وقتی که تصمیم به بهبودی خودتان و یا ارتباط عاطفی تان می گیرید صورت می گیرد و اتفاق میافتد در این فرآیند تجربیات و تلاش شما برای بازسازی اعتماد و صمیمیت شکل می گیرد. گذشت کردن نقطه پایانی ندارد و یا زمان خاصی ندارد و فکر می کنید که با گذشت کردن دیگر گذشته شما کاملاً حل میشود و یا گذشته شما به دست فراموشی سپرده میشود.
درخواست مشاوره
منصوره رفیعی کارشناس ارشد روان شناسی بالینی دارای کد سازمان نظام روانشناسی، زوج درمانگر متخصص درمان طلاق عاطفی و درمان خیانت زناشویی و متمرکز بر پیوند مجدد , خانواده درمانی و درمان افسردگی
گذشت کردن شما بستگی به توانایی شما به بخشش طرف مقابلتان و یا اطرافیانتان دارد شاید در حال حاضر شما ۱۰ درصد توان بخشش را دارید وقتی در فرآیند بهبودی و ساختن اعتماد و صمیمیت قرار بگیرید شما می توانید نهایتاً ۷۰ درصد بخشش را داشته باشید اما در زندگی های پر از آسیب و خسارت توان و قدرت بخشش بین ۱۰ درصد تا ۷۰ درصد صورت میگیرد و هرگز فراتر از آن نمیرود و باز نسبت ۷۰ درصد هم خودش بسیار عالی هست.
این را یادتان باشد که در رابطه عاطفی هیچ وقت آسیب و خسارت منتفی نمیشود و کاملا از بین نمی رود و نه بهبودی کامل اتفاق می افتد. شما اگر در ارتباط عاطفی تان می توانید با درصد بالا شریک عاطفیتان را ببخشید بیانگر این نیست که از لحاظ شخصیتی انسان شریف و بزرگواری هستید اگر توان و قدرت بخشش را نداشته باشید باز بیانگر بد بودن شما نیست یادتان باشد که در فرایند بخشش، توانایی خیلی مهم است.
شما بر اساس توان خودتان و لیاقت طرف مقابلتان وارد فرایند بخشش می شوید. در فرایند بخشش قرار نیست که حتما احساس های مثبت باید جای احساسات منفی شما را نسبت به همسرتان بگیرد. در زندگی ما انسان ها تجربیات منفی و بحرانهای سختی قطعاً وجود دارد و ممکن است آسیب و یا خسارتهایی را بارها از جانب شریک عاطفیتان خورده باشید اما این تجربیات منفی و این بحرانها و آسیبها و خسارتهای وارد شده در زندگیتان هیچ وقت به طور کامل درمان و محو نمیشود و عواطف کاملاً مثبت تر به طور معجزه آسایی جای آنها را نمیگیرد.
شما هر وقت خاطرات منزجرکننده و بحرانها و سختیها یادتان میآید هرچند سالهای درازی از آن گذشته باشد خود به خود اخم هایتان درهم کشیده میشود و ممکن است بغض گلویتان را بگیرد پس نباید هرگز توقع و انتظار داشته باشید. طوری باید وارد فرآیند بخشش شوید که انگار آب از آب تکان نخورده باشد چنین تفکرات شتابزده ای فقط باعث ناامیدی شما می شود.
وقتی شما تصمیم به بخشش و گذشت می گیرید، وقتی خاطرات و آسیبهای وارد شده را مرور میکنید از نظر عاطفی حساسیت کمتری به خرج میدهید و خشم و تلفات آن روحتان را کمتر دچار فرسایش می کند. در این شرایط خصومت و دشمنی دیگر نقطه و محور اصلی رابطه و زندگی شما نیست و کمکم احساسات مثبت شروع به رشد میکند. شما آسیب و خسارت هایی که در زندگی و ارتباط عاطفی تان را تجربه کرده اید تمام زندگی شما نمی شود فقط بخشی از زندگی شما را در بر می گیرد.
و ممکن است که در این فرایند چون انتظارات و نیازهای شما را به طور کامل شریک عاطفیتان از گذشتههای دور تا به امروز برآورده نکرده است نتوانید ببخشید. در فرایند بخشش ممکن است لحظه ای عشق را تجربه کنید و لحظهای احساس تنفر،
باور کنید که در بیشتر مواقع احساسات متناقض با هم ظاهر میشوند وقتی تصمیم به گذشت و بخشش می کنید هرگز احساسات مثبت جایگزین احساسات منفی نمی شوند بلکه در کنار هم همزیستی میکنند. ممکن است عصبانیت شما هنوز وجود داشته باشد اما یک عصبانیت تعدیل یافته است چون به این نتیجه رسیده اید که خودتان هم آنقدر پاک و معصوم و مبرا نیستید و شریک عاطفیتان هم آنقدر ظالم و پر از عیب نیست، هر کدام نقص هایی دارید.
کنار آمدن با خیانت همسر و بخشش
در فرایند گذشت و بخشش شما باید یاد بگیرید که اگر خشمی نسبت به افراد زندگیت داری که بارها شما را آزار دادند باید در این لحظه به خصوصیات ارزشمند اخلاقیشان فکر کنید و قدردان نکات مثبت شخصیتیشان باشید تا خشم هایتان لااقل کمرنگتر شود. سعی کنید در فرایند بخشش و گذشت نقطه ضعف هایی که باعث ارتکاب رفتارهای زشتشان شده است را پیدا کنید و خود را جای آنها بگذارید تا بتوانید آنها را درک کنید.
ممکن است وقتی شما تصمیم به گذشت و بخشش می کنید فکر کنید که شریک عاطفیتان پررو میشود و آسیب و خسارتی که به شما وارد شده است را جدی نمیگیرد وقتی شما تصمیم به بخشش میگیرید بیانگر انکار رفتارها و خسارتهایی که شریک عاطفیتا ن به شما وارد کرده نیست، بلکه شما با بخشش می خواهید که دیگر دچار آسیب و خسارت نشوید چرا که حمل کردن این بار منزجرکننده و این تنفر کمرتان را میشکند و روح و روان انسان را خسته میکند و به مرور زمان انسان ناامید می شود.
شما می خواهید خودتان را در فرآیند بخشش قرار بدهید که خود را احیا کنید و خستگی خود را تا حدودی بزدایید. و امید را تا حدودی به زندگی تان دعوت کنید. بعضی از افراد هم هستند که به هیچ صراطی مستقیم نمیشوند و خواهان حمل کردن تنفر و انزجار هستند و حاضر هستند کوله بار خستگی روح و روانشان را به دوش بگیرند و حاضر نمی شوند که پرونده سیاه شریک عاطفی شان و یا اطرافیانش را حداقل کمرنگتر کند چون احساس میکنند که گذشت آنها را ناتوان و ضعیف می کند و بار مسئولیت را از دوش طرف مقابل تان برمی دارد.
در شرایطی که طرف مقابلتان در دسترس نیست مثلاً مرحوم شده است و یا در شهر یا کشور دیگر زندگی می کند به دلیل شفای روح و روان دست به فرایند بخشش بزنید و آن را به دست توانای خدا بسپارید اما اگر قصد دارید ارتباط عاطفی تان را محکم تر کنیم و آن را بازسازی کنید آن را ارتقا دهید باید وارد فرآیند دونفره بخشش شوید و طرف مقابلتان باید قدر بخشش شما را بداند و اعتراف کند که به شما خسارت وارد شده و برای بهبودی آن پیش قدم شود.
چون شریک عاطفیتان میخواهد هم از نظر جسمی و هم از نظر روانی با شما پیوند برقرار کند. طرف مقابلتان و شما باید از راه رفتارهای خاص و عینی و شفاف، طلب بخشش کنید. آشتی کردن و وارد فرآیند بهبودی شدن در صورتی مثمرثمر است که از نظر روانی در آن بخشش صورت گرفته باشد.
اگر کسانی که خسارت به بار آوردند به خسارت وارده اعتراف نمیکنند و رفتارهای زشت و آزاردهنده خود را مجاز میدانند این فرایند بخشش دونفره اصلا فایدهای ندارد. گذشت کردن به معنای فراموش کردن خسارت و زخمهای به وجود آمده نیست شما چه گذشت کنید و چه گذشت نکنید هرگز یادت نمیرود که چه خسارت های جبران ناپذیری شریک عاطفیتان و اطرافیان تان به شما زدند. ممکن است سالهای بعد هم خاطرات ناخوشی در ذهن شما دوباره زنده شود و هر دوی شما به خاطر قصور و کوتاهی و ظلمی که در حق هم کردید حاضرید همدیگر را ببخشید و با هم آشتی کنید اما تسریع این فرایند یک شبه اتفاق نمیافتد و یکشبه کارساز نیست و در فرآیند بخشش هرگز آن ظلم فراموش نمی شود بلکه شما تصمیم می گیرید که دیگر راجع به آن فکر نکنید.
و خاطرات دردناک و تجربیات ناخوشایند را به گوشهای از ذهنتان تبعید کنید. شما فکر میکنید که زندگیتان یک تابلوی نقاشی هست خاطرات دردناک شما بخش کوچکی از این تابلو به حساب میآید همانند بخشی از جنگل که از دورنمای آن درختان تنومند سر به فلک کشیده ای وجود دارد که از دور رنگ آنها سبز تیره مایل به سیاه است و اما در جاهای دیگر تابلو ، چمنزارهای سبز و خرم و پروانه ها در رقص هستند پرندگان در آسمان، خورشید در حال نورافشانی و کوه در حال استقامت نقش نمایی میکند و آن تابلوی زیبای زندگی آکنده از خیر و برکت هست حتی آن جنگل با درختان قطوری که از دور لابلای آن تاریک و تیره و خلوت و تاریک و ترسناک به نظر میرسد. قسمتهای واضح و شفاف تابلوی زندگیتان دقیقاً باید همان علت هایی را به یادتان بیاورد که تصمیم به ماندن در کنار هم را گرفتهاید.
زندگی بعد از خیانت
کلاً فرآیند بخشش یعنی فراموشی آگاهانه، یعنی شما تصمیم بگیرید که دیگر به روی مسائل اعصاب خوردکن تمرکز نداشته باشید حساسیت فکری و ذهنی دیگر نداشته باشید و تصمیم بگیرید که وارد فضای نو و جدید زندگی با دورنمای تازه ترشوید و زندگی جدید و تجربیات جدیدی را خلق کنید و تجربیاتی که حاکی از یادگیری و بالا بردن سطح مهارت و آگاهی شادی، خوشحالی و مهر و محبت باشد.
در بیشتر مواقع دلایل گذشت و در فرایند بخشش قرار گرفتن به دلیل اعتماد به نفس پایین است. نباید فرایند بخشش باعث بیشتر شدن تجربه کردن احساسات خودکم بینی شما بشود. و یا اینکه شما اصلاً برای خود ارزشی قائل نباشید. چشم پوشی کردن اشتباهات طرف مقابلتان و قدر ندانستن شریک عاطفیتان باعث می شود شخصیت شما مثل یک پادری لگدمال شود.
هرگز نباید وابستگی بیمارگونه را با فرایند بخشش اشتباه گرفت.
در وابستگی بیمارگونه شما هرچقدر ازشریک عاطفیتان ظلم و خسارت ببینید باز هم همانند کنه به شریک عاطفیتان و ارتباط تان می چسبید و این نوع چسبندگی بیمارگونه پر از آسیب و خسارت هست و آن را با فرایند بخشش اشتباه نگیرید.
اگر شما شخصیت وابسته هستید و یا والدین الکلی یا آزارگری دارید شما از لحاظ تربیتی با انکار و نادیده گرفتن ناراحتی و خشم خود سر و صداها را بخوابانید شما یاد گرفته اید بارها و بارها با سرپوش گذاشتن بر نگرانی ها و غصه هایتان وابسته بمانید، شما به راحتی گذشت می کنید چون نمی توانید به خشم خود اعتراف کنید از دعوا کردن میترسید از تنها زندگی کردن و از دست دادن وحشت دارید و به همین دلیل در ارتباط پوچ و تو خالی و پر از خسارت میمانید و ادعا میکنید که من بارها و بارها طرف مقابلم را بخشیدم.
اگر در فرآیند گذشت و بخشش تغییری در نگرش یا عاطفه به شخص تجاوزکار صورت نگیرد به مرور زمان خسارت زیاد می خورید و شما افسرده تر و اندوهگین تر می شوید یادتان بماند که فرآیند گذشت و بخشش یک شبه اتفاق نمیافتد و اگر به این صورت سرعت بگیرد مخرب هست و ممکن است در آن احساس انزجار افسردگی و بگومگوهای الکی زیادی صورت بگیرد.
و در این فرآیند، هرگز صمیمیت و اعتماد صورت نمی گیرد. در این فرایند منفی، گذشت و بخشش هرگز صورت نمیگیرد. با سیلی صورت خود را نمیشود سرخ نگه داشت و یا ماستمالی کرد. شما باید کاری کنید که شریک عاطفیتان درد شما را بفهمد، احساس پشیمانی کند، معذرت خواهی کند، قدرتان را باید بداند، برای متعهد بودن و پایبند بودن تلاش کند. وارد فرآیند شفابخش شدن بسیار خوب است اما به شرطی که هر دوی شما تصمیم بگیرید برای زخمهای طرف مقابلتان مرهم بگذارید.
اگر تمایل دارید در مورد خیانت چیست؟ و انواع خیانت. بیشتر بدانید می توانید مقاله زیر را مطالعه کنید.
بخشیدن خود
برای اینکه فرآیند بهبودی بخشش را کامل کنید در ابتدا بیاید وجود خودتان را در اتفاقات به وجود آمده بررسی کنید واقعاً چقدر مقصر هستید؟ چقدر خطاکار هستید؟ چقدر ساده لوحانه رفتار کردید؟ چقدر اعتماد کورکورانه و بیاعتنایی نسبت به سوء ظن هایی که به خیانت کاری و رفتارهای ناشایست همسرتان و اطرافیانتان داشتهاید؟
چقدر احساس گناه و عذاب وجدان دارید؟ چقدر خاک بر روی کثافت کاریهای طرف مقابلتان کردید؟ چقدر خود را متقاعد کردید که با رفتارهای نپذیرفتنی شریک عاطفیتان همچنان زجر بکشید و در ارتباط پر از خسارت بمانید. آیا بچه ها و یا اطرافیانتان را به خود جذب کرده اید تا از شما حمایت کنند؟ یا اینکه شما را دوست داشته باشند؟
آیا این قدر غرق در چه کنم چه کار کنم های ارتباط متزلزلتان بوده اید که از همه جنبههای دیگر زندگی تان از جمله بچه ها غافل مانده اید؟
آیا گوشه گیر و منزوی شده اید؟ آیا دچار خشم منفعل شده اید؟ آیا خود را فراموش کردهاید؟ بعد پاسخ گویی به این سؤالات ممکن است احساس گناه شدید و یا درماندگی را تجربه کنید. ولی وقتی تصمیم میگیرید که در فرایند شفا و بخشش خودتان را قرار دهید تصمیم باید بگیرید که دیگر فرایند گذشته را تکرار نکنید و با سهل انگاری و یا ناتوانی دیگر به خودتان و اطرافیانتان خسارتی وارد نکنید.
همسر خطاکار
- شما هم باید خودتان را ببخشید.
- احساس نیاز شدید به هوس بازی به قیمت خسارت وارد کردن به شریک عاطفیتان و اطرافیانتان اصلٱ پسندیده نیست.
- قرار دادن شریک عاطفی و اطرافیانم در معرض بیماریهای خطرناک.
- سرزنش کردن مداوم شریک عاطفیتان و مقصر جلوه دادن او. داشتن توقعات و انتظارات نامعقول.
- توجیه کردن به کارهای زشت ناشایسته خود.
- در خواستن نکردن برآوردن نیازهای اساسی.
- بیتفاوت بودن، مقصر دانستن دیگران،
ممکن است شریک عاطفیتان مقصر باشد اما علت رفتارهای زشت شما را نمیشود توجیه کرد. و آسیب و خسارت های وارد شده فقط دیگر نباید تکرار کرد تا حداقل کمرنگتر شود.
شما سعی کنید برای اینکه در فرایند بخشش قرار بگیرید خود را ببخشید و به دیگران و اطرافیان ثابت کنید که خواستن توانستن هست حتی دو نفر که در رابطه عاطفی شان خسارت وارد میآید اگر مسئولیت اشتباه و بعد زندگی و ارتباط عاطفی خود به عهده بگیرید میتوانید زندگی خوبی را احیا کنید، شما و شریک عاطفیتان باید بپذیرید که انسان جایزالخطاست باید خود را ببخشید تا بتوانی دیگران را ببخشید اما خود را بخشیدن به تنهایی بیانگر مسئولیتپذیری و تعهد ارتباط نیست.
شما با بخشش خودپذیری تان قوی تر می شود و علت و معلول های رفتارهای آسیبزایتان را پیدا می کنید. الماس های ارزشمند درونتان را کشف میکنید تا بتوانید خودتان را احیا کنید.
در فرایند بخشش ممکن است به همدیگر قول بدهید اما این وعده وعیدهای بدون عملکرد فایدهای اصلا ندارد.
سعی کنید بحران ها و آسیب های به وجود آمده در زندگیتان و روابط عاطفیتان تبدیل به نقطه عطفی در زندگی تان بشود.
اگر تمایل دارید در مورد ترفندهای حل مشکلات در روابط عاطفی بیشتر بدانید می توانید مقاله زیر را مطالعه کنید.
باید شما از تمام استعدادها و توانمندیهای تان استفاده کنید. رابطه عاطفی بدون درد اصلا وجود ندارد. سعی کنید مشکلاتتان را تا تازه هست حل کنید. هرگز اجازه ندهید مشکلاتتان تبدیل به کینه شود چون فرایند بخشش برای شما پیچیده تر میشود.
من منصوره رفیعی آرزوی خوشبختی. و زندگی بدون کینه و غنی از معنویات روز افزون را برای تک تک شما عزیزان، از خداوند خواستارم.